صورت مسئله بیآرایش!
به نام خدا
یک نفر شاعر بود
یک نفر تاجر بود
تاجر مورد بحث
در علوم ادبی دستی داشت
شعر بازی میکرد ـ مثل کفتر بازی ـ
شاعر ما روزی
شعر «آزاد» ی گفت
شعر مذکور به دست تاجر واصل شد
تاجر از خواندن شعر
عصبانی شد و آن را جر داد
بعد از آن ـ با وقار ادبی ـ
پاکت ارزن خود را برداشت
رو به کفترهایش ـ غرق در سجع ملیح ـ
اندر اوصاف و مزایای اصالت در شعر
نطق غرّائی کرد
***
( صورت مسئله طولانی شد، میبخشید(
مختصر شرح دهید:
1. صله در شعر چه نقشی دارد؟
2. بغبغو یعنی چه؟
***
(
و موفّق باشید!
سید حسن حسینی
باقی حرفها باشد برای بعد . . .
یا علی